رسانهها چه نقشی در تقویت امید اجتماعی در ایران میتوانند ایفا کنند؟
وبسایت گفتمان ایران در تابستان ۱۳۹۹ جلسات بحث و گفتگویی را به صورت آنلاین و با حضور جمعی از اصحاب رسانه و فعالان مدنی با موضوع «نقش رسانه در تقویت امید اجتماعی» برگزار کرد و این پرسش را مورد بررسی قرار داد که رسانهها چگونه میتوانند به تقویت امید اجتماعی در ایران کمک کنند؟ آنچه در ادامه ارائه میشود تلاشی است برای پاسخ به این سوال در محدودهای که در این جلسه امکان طرح و بسط آن وجود داشت. گفتمان ایران در نظر دارد در آیندهی نزدیک همین پرسش را با گروههای دیگری از فعالین و دستاندرکاران رسانه به مشورت بگذارد و در جریان این گفتگوها به فهم همهجانبهتر و عمیقتری از نقش رسانه در تقویت امید اجتماعی دست یابد. دریافتهای ما در این مسیر به مرور از طریق این وبسایت با مخاطبین به اشتراک گذاشته خواهد شد.
مقدمه
یکی از دغدغههای کنونی در رابطه با پیشرفت ایران، حفظ و تقویت امید مردم برای رسیدن به آیندهای بهتر است. زمانی که مردم در یک جامعه بتوانند به دورنمایی مشترک و مطلوب بیاندیشند و برای دستیابی به آن رویای جمعی در تلاش باشند، میتوان گفت آن جامعه از امید اجتماعی بالایی برخوردار است. بالا بودن امید اجتماعی در یک جامعه به معنای رضایتمند بودن از وضعیت فعلی و نادیده گرفتن یا کوچک و عادی جلوه دادن مشکلات و کاستیها نیست. امید اجتماعی وضعیتی مربوط به ذهنیت جامعه است و زمانی شکل میگیرد که باور به امکان تغییر در یک وضعیت نامطلوب وجود داشته باشد. در این صورت ممکن است به تدریج تصویرسازی از وضعیت مطلوب در جامعه آغاز شود، بر اثر تعامل و گفتگو این تصاویر در سطح وسیعتری انتشار یابد و به تدریج درکی مشترک از وضعیت مطلوب و راههای رسیدن به آن در جامعه شکل گیرد. به این ترتیب میل جامعه برای دستیابی به وضعیت مطلوب و احساس توانمندی برای حرکت به سوی آن میتواند امید اجتماعی را در جامعه شکل دهد. رسانهها میتوانند نقش مهمی در تقویت امید اجتماعی در ایران ایفا نمایند که به برخی از ابعاد آن در زیر اشاره میشود.
۱. کمک به شکلگیری تصویری مشترک از آیندهی مطلوب
برای تقویت امید اجتماعی لازم است گروههای مختلف بتوانند به آیندهای مشترک برای ایران بیاندیشند که در آن منافع همه لحاظ شده باشد. بنابراین لازم است بستر تعامل و مشارکت فراگیر عدهی هر چه بیشتری از افراد و گروهها در ترسیم آیندهی مطلوب و همکاری برای رسیدن به آن فراهم شود. آن چیزی وضعیت مطلوب است که به نفع همگان باشد و سعادت همگان را تامین کند. همچنین ضروری است که موضوعات اساسی و مهمی که شالودهی زندگی جمعی در این وضعیت مطلوب را شکل میدهند، شناسایی شوند و مورد کاوش قرار گیرند. رسانهها میتوانند امکان اندیشیدن به رویایی جمعی در مورد آیندۀ مطلوب و کاوش در مورد موضوعات اساسی مربوط به آن را فراهم کنند. در این مسیر، رسانهها لازم است به تدریج بیاموزند که چه طور میان پوشش مشکلات و کاستیهای روزمره و ترسیم دورنمایی از آیندهی مطلوب تعادل ایجاد کنند و این دو کارکرد خود را با هم تلفیق نمایند.
برای شکلگیری تصویری مشترک از آیندهی مطلوب ایران، مهم است فهم مشترکی دربارهٔ موضوعات و مسائل اساسی کشورمان از جمله نیازها و راهحل ها وجود داشته باشد. در غیر این صورت ممکن است هر گروه، مطلوب متفاوتی را نسبت به آینده در نظر داشته باشد و نگرشی متفاوت را ترویج دهد. بنابراین گروههای مختلف باید دربارهی خصوصیات و ویژگیهای آیندهای که میخواهیم به آن دست یابیم، اصول و ارزشهای شکلدهندهی آن و نیز مسائلی که از اهمیت و اولویت بالایی برخوردارند با یکدیگر گفتگو کنند و به توافق نظر برسند. هرقدر یک جامعه درک منسجمتر و یکپارچهتری از مقصدی که مایل است به سمت آن حرکت کند داشته باشد، به همان اندازه مسیر هموارتری در دستیابی به آن مقصد در پیش خواهد داشت.
در این راستا یکی از نقشهای رسانه کمک به شکلگیری نگرشی صحیح در مردم نسبت به موضوعات اساسی برای آیندهی ایران است که این نقش متناسب با ماهیت موضوع میتواند متفاوت باشد. برای مثال در مورد موضوعاتی مانند خشونت علیه زنان که تعاریف مشخص دارند یا ابعاد مختلف آنها بر اساس دانش روز و تجربهی زیسته به نسبت روشن شده است، رسانه میتواند به تودهی مردم اطلاعرسانی کند و با ارتقای آگاهی طرز فکر مردم را بهم نزدیکتر کند. برخی موضوعات مانند حقوق بشر ممکن است بسیار آشنا یا بدیهی به نظر برسند اما در مورد آنها کجفهمیهایی وجود دارد. در این موارد، رسانه میتواند از طریق آموختهزدایی (unlearning) و با جلب توجه مخاطب به مبانی این موضوعات، به او کمک کند که به شکلی کاملا جدید و متفاوت از گذشته این موضوعات را درک کند. بسیاری از مفاهیم و موضوعات اجتماعی مانند رفاه یا پیشرفت، ماهیتی چندبعدی و پیچیده دارند و زوایای متفاوتی در فهم آنها مطرح هستند. در این گونه موارد به نظر میرسد رسانه نمیتواند تنها نقش اطلاعرسانی یا آموزش یکطرفه را برای مخاطب ایفا کند زیرا ارائهی یک تعریف مشخص و تقلیلگرایانه راهگشا نخواهد بود. در این موارد، شاید صحیحتر آن است که رسانه نقش خود را به عنوان تسهیلگر تامل و گفتگوی جمعی ببیند و سعی در ایجاد فضاها یا فرصتهایی نماید که در آنها زوایای مختلف یک موضوع که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند مجال باز شدن یابند، دیدگاههای متنوع فرصت تعامل و تبادل پیدا کنند و به تدریج تصویر واضحتری از مشکلات، نیازها و راهحلها برای آیندهای روشن شکل گیرد. به عبارت دیگر در این موارد، رسانه به جای آنکه جوابهای از پیشتعیین شده به مخاطب ارائه دهد، طرح سوال موثر میکند و فرصت کاوش جمعی در جوانب مختلف موضوع را فراهم میآورد.
افزایش امید اجتماعی در جامعه ما مستلزم آن است که همهی گروههای مختلف جامعه با هویتهای متفاوت جنسیتی، اتنیکی، مذهبی و اجتماعی بتوانند به آیندهای مشترک برای ایران بیاندیشند، در مورد آن با یکدیگر گفتگو کنند و برای رسیدن به آن همکاری داشته باشند. رسانهها در این زمینه میتوانند پلی میان خواستها و رویاهای گروههای مختلف ایجاد کنند تا خواستههای درونگروهی به آرمانها و خواستههای فراگیرتری تبدیل شوند. آنها میتوانند به مخاطبانشان در درک این نکته کمک کنند که برآورده شدن خواستهها و حقوق یک گروه (برای نمونه زنان) تنها به نفع آنان نیست. بلکه به دلیل بهمپیوستگی جامعه هر پیشرفتی برای بخشی از مردم، به کل جامعه سود میرساند. یکی از اقدامات رسانهها در این راستا میتواند ایجاد فضاهایی باشد که در آن دیدگاههای گروههای جمعیتی مختلف مثل زنان، جوانان، اقلیتهای دینی و اتنیکی مطرح شود و دغدغههای آنها تبدیل به دغدغههای کل جامعه شود. وقتی یک خواسته عمومیتر میشود، دایرهی وسیعتری از افراد و گروهها راههای رسیدن به آن را بررسی میکنند و توانمندیهایشان را برای تحقق بخشیدن به آن خواسته همجهت میکنند و این هم دستیابی به آن خواستهی مشترک را تسهیل میکند و هم خود سویهای از امید است.
دستیابی به آیندهی مطلوبی که مورد توافق گروههای مختلف مردم باشد مستلزم تقویت پیوندهای اجتماعی و شکلگیری گفتگو و تعامل میان بخشهای مختلف پیکرهی جامعه است، گفتگوهایی که منجر به تلاشهای هماهنگ در مسیر و راهی مشترک شود. در این راستا یکی از نقشهای رسانه میتواند کمک به آشنا شدن گروههای مختلف با یکدیگر و زدودن کلیشههای ذهنی مخاطبین باشد. رسانهها با تاکید بر نقاط اشتراک به جای بزرگ کردن تفاوتها میتوانند رویکردی به سوی ایجاد تفاهم و درک متقابل داشته باشند، رویکردی که در آن تفاوتها ارزشمند دیده شوند و انسان بودن در مرکز توجه قرار گیرد. یکی دیگر از اقدامات رسانه در کمک به شکلگیری تصویری مشترک از آیندهی مطلوب میتواند گفتمانسازی در سطح جامعه، ایجاد فرصت گفتگو میان گروههای مختلف مردم و فراهم کردن بستر مشارکت فراگیر در فرآیندهای اجتماعی برای مخاطبین باشد. در این زمینه به خصوص مهم است که رسانه بستری برای امکان مطرح شدن دیدگاههای جوانان و جلب مشارکت آنان که از ذینفعان اصلی آیندۀ کشور هستند، فراهم آورد زیرا با وجود پتانسیل فراوان این نسل برای نقشافرینی در تغییرات مثبت، غالبا گسستی میان آنان و بدنهی جامعه وجود دارد و جامعه یا با انتقاد یا با رویکردی پدرمابانه به آنها نگاه میکند.
۲. کمک به شناخت توانمندیهای جامعه
آگاهی جامعه از تواناییهایش به تقویت امید اجتماعی کمک میکند زیرا امید اجتماعی از یک سو با میل و کشش یک جامعه برای دستیابی به وضعیت مطلوب و از سوی دیگر به درک آن جامعه از تواناییاش برای پیمودن مسیر و رسیدن به آن آیندهی مطلوب مرتبط است.
رسانهها میتوانند حرکتها و تجربههای مردم و گروههای مختلف را بازتاب دهند تا جامعه نسبت به داشتههای خود آگاه باشد و بتواند از ظرفیتهایش بهترین استفاده را نماید. در این راستا همچنین مهم است که همکاریهای فعلی میان گروههای اجتماعی مختلف داخل کشور و ابتکاراتی که به تغییرات مثبت - هر قدر هم کوچک- انجامیده مورد توجه قرار گیرد. در بحث شناختن توانمندیهای جامعه همچنین توجه رسانهها به روایتها و تجربههای فردی و بازتاب دادن آنها مهم است زیرا اغلب این روایتها و داستانهای فردی زوایای جدید و کمتر دیدهشدهای نسبت به تجربهها و توانمندیهای بخشهای مختلف جامعه را باز میکنند.
برای مشخصتر شدن توانمندیهای جامعه همچنین لازم است که رسانه در کنار انعکاس اخبار مشکلات یا محدودیتها، سویههای تابآوری، مقاومت و استقامت جامعه را هم در همان موقعیتها نشان دهند. رسانهها شاید بتوانند روایتهای متفاوتی از مشکلات و فشارها ارائه دهند که تمرکزشان تنها بر کاستیها و قدرت بخشیدن به آنها نباشد بلکه بر عاملیت انسانی و تابآوری نیز تأکید داشته باشد. اگر رسانه فقط از افراد یا از جامعه قربانی بسازد، توانایی اقدام و حرکت از مردم و جوامع گرفته میشود برای مثال در دوران بحران کرونا، حرکتهای مردمی قابلتوجهی در بطن جامعهی ایران وجود داشته که کمتر در رسانهها بازتاب یافتهاند. در ایران همچنین جوامعی وجود دارند که با وجود تمام مشکلات، محرومیتها و تبعیضها در شرایط سرکوب، نه تنها تسلیم ظلم نشدهاند بلکه خود عامل تغییر مثبت هم بودهاند، رسانهها میتوانند با بازنمایاندن و معرفی ویژگیهایی که به چنین واکنشی منجر میشوند (برای مثال حس همبستگی، باور به توانمندی همگان و …) به تقویت امید اجتماعی کمک کنند.
۳. کمک به باورپذیری امکان تغییر
امید اجتماعی زمانی در یک جامعه شکل میگیرد که اکثریت جامعه باور داشته باشند تغییر امکانپذیر است. رسانهها میتوانند به شیوههای مختلف امکانپذیر بودن تغییر را در ذهنیت جامعه تقویت کنند.
به نظر میرسد همان طور که در سطح فردی برای امیدوار بودن باید به جای وضعیت فعلی به روندها نگاه کرد و بررسی کرد که در گذشته کجا بودیم و اکنون کجا هستیم، در سطح جمعی نیز نگاه فرآیندی داشتن به شکلگیری امید اجتماعی کمک میکند. رسانهها میتوانند در این زمینه مسیری را که جامعه طی کرده و تغییرات مثبت تدریجی را که پشت سر گذاشته به مخاطبان باز نمایاند. با وجود مشکلات و موانع فراوان در ایران موارد و مقاطعی را نیز تجربه کردهایم که جامعه در بطن اتفاقات ناگوار، توانمندیهای خود را شناخته است و مردم احساس کردهاند به صورت جمعی میتوانند تغییرات قابلتوجهی ایجاد کنند. برای مثال شاید بشود به دستاوردهای جنبش زنان اشاره کرد که در مقاطعی توانسته تغییراتی، هر چند کوچک، در قوانین به سمت برابری ایجاد نماید. برخی از دستاوردهای فعلی این جنبش مواردی بودهاند که به گفتهی فعالان این حیطه در سالهای قبل حتی شاید خیالپردازی در مورد آنها مشکل بود. رسانهها با نشان دادن و باز نمایاندن این نمونهها و مقاطع تاریخی میتوانند حافظهی تاریخی ما را به نوعی شکل دهند که جامعه بتواند در راستای تقویت امید اجتماعی حرکت کند.
یکی از دیگر شیوههایی که رسانه میتواند به تقویت امید اجتماعی کمک کند نشان دادن مسیر تغییر و تکامل جوامع دیگری است که با مشکلاتی شبیه مشکلات امروز جامعهی ایران رو به رو بودهاند و توانستهاند به تغییری مطلوب دست یابند. برای مثال رسانهها میتوانند نشان دهند که چه طور کشورهای منطقه برای تغییر وضعیتشان تلاش کردهاند و به شرایط مطلوبی رسیدهاند. این اقدام هم میتواند به پذیرش این که تغییر امکانپذیر است کمک کند و هم یادگیریهای جوامع دیگر در مورد شکل دادن تصویری مطلوب از آینده و همراستا شدن نیروها برای دستیابی به آیندهی مطلوب را در اختیار ما قرار دهد.
شناخت جامعه از توانمندیهایش و باز نمایاندن نقاط قوت و اندوختههایی که میتواند به تغییرات مثبت بیانجامد به شکلی که در قسمت قبل ترسیم شد نیز میتواند به پذیرش امکان تغییر کمک کند.
۴. کمک به تقویت جامعهی مدنی
جامعهی مدنی قوی با ارتقای آگاهی عمومی، با ایجاد بستر مشارکت و همکاری معنادار شهروندان، تقویت پیوندهای اجتماعی، افزایش سرمایهی اجتماعی گروههای مختلف و فراهم آوردن امکان گفتگوی آزاد و تبادل اندیشه در جامعه، امکان دستیابی به شرایط مطلوب در یک جامعه را افزایش میدهد و میتواند امید اجتماعی را تقویت کند. در جامعهای همچون ایران که دچار محدودیتهایی در زمینهی آزادی سیاسی و اجتماعی است و جامعهی مدنی در آن امکان رشد و فعالیت همه جانبه ندارد، رسانههایی که فارغ از این محدودیتها فعالیت میکنند شاید بتوانند برخی خلاءهای موجود را پر کنند و خواستها و جنبشهای مدنی را نمایندگی کنند.