جامعۀ ایرانی با گذر از دورههای مختلف تاریخ خود، برداشتها و کارکردهای گوناگونی از دین و آموزههای معنوی آن را درک و تجربه کرده است. شاید بتوان گفت تاثیرات دین در حیطۀ زندگی شخصی به عنوان منبع قدرتمند انگیزه انسانی، كه اندیشه و رفتار انسان و چگونگی تعامل او با جامعه را شکل میدهد عموما پذیرفته شده است. این تاثیر میتواند جلوههایی قابل ستایش از قبیل پرورش صفات انسانی و اخلاقی، نوع دوستی، از خود گذشتگی و فداکاری نسبت به دیگران و پرهیز از آلودگیهای فکری و رفتاری را به دنبال داشته باشد و یا جلوههایی نامطلوب مانند جزماندیشی و خودمحقبینی، تعصب، عداوت و کینتوزی به دگراندیشان، افراطیگری و تقلید کورکورانه را ظاهر سازد. اما در فضای فکری ایران، پرسشها، تردیدها و نظرات بسیار متنوعی در مورد تاثیرات دین و آموزههای دینی در ساحت زندگی اجتماعی وجود دارد. از نظر برخی دین یا ایمان نقشی اساسی و جایگزین ناپذیر در زندگی جمعی بشر ایفا میکند و سبب تنظیم روابط و ترفیع مقام انسانی میشود. درحالیکه برخی دیگر، دین را مانعی برای پیشرفت کشور میدانند که باید با علم و ارزشهای انسانی جایگزین شود. امروزه همچنین شاهد این هستیم که چگونه برخی از پیروان ادیان یا نظامهای اعتقادی الگوهای تنش، تسلط و انحصارگرایی را بازتولید میکنند، همان الگوهایی که ادیان در اصل برای از بین بردنشان ظاهر شده بودند. از سوی دیگر مشاهده میکنیم که ایمان و باورهای دینی زمانی که به هدف و ماهیت اصلی دین وفادار باشد توانسته در مردم توانمندی مشارکت سازنده و مثبت در اجتماعشان را پرورش دهد.
بنابراین با توجه به اهمیت نقش و تاثیر دین در پیشرفت یا عقبماندگی کشور و نیز تقویت یا تضعیف انسجام و پیوندهای اجتماعی، این مجموعه قصد دارد تا از دوگانگیهای رایجی همچون امر دینی یا امر سکولار، علم یا دین و عقلانیت یا ایمان فراتر رفته و با ایجاد فضاهایی برای تأمل و همفکری به پرسشهای بنیادین در رابطه با نقش دین در زندگی اجتماعی ما در این عصر بپردازد. پرسشهایی از این قبیل که: چگونه میتوان اصول معنوی مشترک در ادیان را برای حل و فصل منازعات و درگیریها، تسهیل هماهنگی بیشتر اجتماعی و ایجاد جوامع صلحآمیز بهکار برد؟ نقش دین در پرورش توانمندیهای جوامع چیست و جوامع دینی چگونه میتوانند به پیشرفت محیط اطرافشان کمک کنند؟ چه رابطهای میان باورمندان و ناباوران به دین میتواند منجر به تلاش مشترک برای دستیابی به منافع مشترک شود؟ چه فهم و درکی از ماهیت دین و تاثیرات فردی و جمعی آن میتواند سازنده و وحدتبخش باشد؟ علم و دین، هر کدام باید چگونه درک شوند و چه برداشتی از تعامل این دو میتواند عاملی برای شکوفا کردن استعدادهای انسانی، افزایش مشارکت عمومی، گسترش عدالت و به طور کلی پیشرفت جامعه بشری شود؟ و...
آنچه در این قسمت میخوانید درک و برداشتی است که در خلال گفتگوها و تعاملات میان گروهها و افراد ایرانی با باورهای دینی و یا غیر دینی مختلف، در اندیشیدن به چنین پرسشهایی، حاصل شدهاست.
لازم به توضیح است که در این مسیر کاوش، آموزهها و یا عملکرد پیروان هیچ دین خاصی مورد بررسی و تمرکز قرار نگرفته است بلکه علیرغم تمامی تفاوتهای میان تعالیم، تاریخ و فرهنگ خاص هر یک از ادیان، در این گفتگوها بر اصول و مبانی مشترک میان تمامی ادیان تمرکز و تاکید شده و دین و آموزه های معنوی آن به عنوان کلیتی واحد مورد بررسی قرار گرفته است.
بنجامین شول در این مقاله٬ به دین از هفت لنز مختلف نگاه میکند. این متن بازنشر از مجلهی فرهنگ امروز شماره ۳۲ خرداد ۱۴۰۰ است.