رسانهها و نگاه جامعه به موضوعات اساسی برای آیندهی ایران
تغییر و تحول پایدار در وضعیت یک جامعه به عوامل مختلفی وابسته است که یکی از آنها شکلگیری نگرشی صحیح در تودهی مردم نسبت به موضوعات اساسی و مهمی است که شالودهی زندگی جمعی را شکل میدهند، موضوعاتی همچون حق و مسئولیتهای اجتماعی، پیشرفت، رفاه، مشارکت عمومی، برابری و عدالت اجتماعی و… گفتمان ایران این سوال را که رسانهها چه نقشی در تغییر نگرش مردم نسبت به موضوعات اساسی برای آیندهی ایران دارند؟ در یک جلسهی بحث و گفتگو در شهریور ۱۳۹۹ با حضور جمعی از خبرنگاران و فعالان اجتماعی به مشورت گذاشت. برخی از ایدهها و دیدگاههای مطرح شده در این جلسه در ادامه میآید.
نقش رسانه در تغییر نگرش مردم نسبت به موضوعات اساسی برای آیندهی ایران بسته به ماهیت موضوع میتواند متفاوت باشد. رسانه در مورد موضوعاتی که تعاریف مشخص دارند یا ابعاد مختلف آنها بر اساس دانش روز و تجربهی زیسته به نسبت روشن شده است، میتواند به تودهی مردم اطلاعرسانی کند و آگاهی آنها را افزایش دهد. برای مثال در مورد بحث آزار و اذیتهای جنسی و خشونت علیه زنان که به تازگی در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی فارسی مورد توجه قرار گرفته، برخی از رسانهها از ارائهی گزارش و آمار فراتر رفته و تعاریف مشخص و پذیرفتهشدهی علمی در زمینهی خشونت، تعرض و تجاوز و تفاوت میان این پدیدهها را به جامعهی مخاطبان ارائه دادند و در مورد نحوهی رفتار صحیح با قربانیان یا آزارگران و سازوکارهای حقوقی موجود برای دادخواهی اطلاعرسانی کردند.
یکی دیگر از شیوههایی که رسانهها از طریق آن میتوانند در تغییر نگرش مردم نسبت به موضوعات اساسی جامعه نقش داشته باشند از طریق آموختهزدایی (unlearning) و کمک به جامعه برای درک مفاهیم و مقولاتی است که ممکن است در ظاهر بسیار آشنا یا بدیهی به نظر برسند اما در درک متداول از آنها کجفهمیهایی وجود دارد. برای مثال مفاهیمی مانند حقوق بشر یا آموزش شاید از این گونه مقولات باشند که رسانه بتواند با توجه به مبانی آنها به مخاطب کمک کند تا به شکلی کاملاً جدید و متفاوت از گذشته این موضوعات را درک کند.
اما بسیاری از موضوعات و پدیدههای اجتماعی ماهیتی چندبعدی و پچیده دارند و زوایای متفاوتی در فهم آنها مطرح هستند برای مثال مفاهیمی مثل رفاه یا پیشرفت. در این گونه موارد به نظر میرسد رسانه نمیتواند تنها نقش اطلاعرسانی یا آموزش یکطرفه برای مخاطب ایفا کند زیرا ارائهی یک تعریف مشخص و تقلیلگرایانه راهگشا نخواهد بود. در این موارد، شاید صحیحتر آن است که رسانه خود را به عنوان تسهیلگر تأمل و گفتگوی جمعی ببیند و سعی در ایجاد فضاها یا فرصتهایی نماید که در آنها زوایای مختلف یک موضوع که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند مجال باز شدن یابند، دیدگاههای متنوع فرصت تعامل و تبادل پیدا کنند و به تدریج تصویر واضحتری از مشکلات، نیازها و راهحلها برای آیندهای روشن شکل گیرد. به عبارت دیگر در این موارد، رسانه به جای آنکه جوابهای از پیشتعیین شده را به مخاطب ارائه دهد، طرح سوال موثر میکند و فرصت کاوش جمعی در جوانب مختلف موضوع را فراهم میکند. در ادامهی مثالی که پیشتر در این مقاله مطرح شد شاید بتوان گفت ریشهیابی فرهنگ تجاوز و خشونت و یا این سوال که چه طور میتوان خشونت را در جامعه ریشهکن کرد از جمله این موضوعات چندوجهی و پیچیده هستند که باید فرصت کاوش جمعی را در مورد آنها فراهم کرد و شاید نتوان تنها به اطلاعرسانی صرف بسنده نمود.
از دیگر نقشهای رسانه در تغییر نگرش تودهی جامعه نسبت به مسائل اساسی، ایجاد فرصت برای طرح و مورد توجه قرار گرفتن روایتهای فردی از موضوعات و پدیدههای مختلف است، روایتهایی که خود میتوانند زوایای جدیدی را در موضوعات وارد کند و آنها را برای مخاطب قابللمستر و انسانیتر کنند. در سالهای اخیر شبکههای اجتماعی تا حدی به فضایی تبدیل شدهاند که این روایتهای فردی در آنها انعکاس یافته و از آنجا به رسانههای جریان اصلی راه پیدا کرده است. این روند باعث توجه در سطح گستردهتر به این موضوعات شده و حتی زمینههای بررسی و تجزیه و تحلیل آنها را در قشر دانشگاهی و در میان نخبگان نیز فراهم کرده است. برای مثال مطرح شدن روایتهای فردی در زمینهی تبعیضهای اجتماعی یا نابرابریها در رسانهها ابعاد کمتر شناختهشده اثرات این تبعیضها را برای عموم مردم آشکارتر ساخته است.
یکی از پیشنیازها برای این که رسانه بتواند به شیوههای فوق در تغییر نگرش مخاطب نقش ایفا کند این است که دستاندرکاران و فعالان رسانهای در پرداختن به هر موضوع ابتدا کم و کاستیها و نقاطی که نیاز به تامل و کاوش بیشتر دارد یا مفاهیمی را که بازنگری آنها مفید است تشخیص دهند تا در قدمهای بعدی بتوانند زمینهی کاوش و تامل در آن مفاهیم را برای مخاطبین خود فراهم کنند. به نظر میرسد در دنیایِ پرسرعت و دائمالتغییر رسانهها، که همراه شدن با موج اخبار و پریدن از شاخهای به شاخهی دیگر اجتنابناپذیر و طبیعی محسوب میشود ایجاد فرصتهایی برای تأمل، کاوش عمیق و تجزیه و تحلیل میتواند بسیار ارزشمند باشد و امکان استفاده از ظرفیتهای بیشتر رسانهها برای کمک به ایجاد بینشی جدید در مورد موضوعات اساسی را فراهم آورد.