تاملات - چه راههایی برای افزایش امید اجتماعی وجود دارد؟
«مردم ایران بلوغ بیسابقهای را تجربه میکنند»
تحول اجتماعی و بررسی مسیری که جامعه ایران در راه رسیدن به آینده مطلوبش، آیندهای بر اساس اصول و ارزشهای انسانی جهانشمول در پیش دارد، همواره یکی از موضوعات مورد کاوش گفتمان ایران بوده است. مجموعه متونی که در پنج قسمت با عنوان «تاملات» در این وبسایت منتشر میشود دیدگاههای برخی از کنشگران، اندیشمندان، روزنامهنگاران و فعالان مدنی و سیاسی داخل و خارج از کشور را در ارتباط با تلاش جامعه ایران برای تحقق عدالت و برابری در جهت دستیابی به آینده مطلوبش، یادگیریها و دستاوردهای مسیر طی شده و بیمها و امیدهای پیشرو بازتاب میدهد که در نیمهی سال ۱۴۰۲ انجام شده است. در این قسمت پاسخ تعدادی از این صاحبنظران را به این سوال میخوانیم که: چه راههایی برای افزایش امید اجتماعی وجود دارد؟
*** نظرات مطرح شده توسط شرکتکنندگان در این تاملات نظرات و عقاید شخصی این افراد است و لزوماً بازتابدهنده نظر گفتمان ایران نیست. ***
نگین شیرآقایی فعال حقوق زنان میگوید:
ساختن رویا لازم است اما خود رویای جمعی داشتن محصول و نتیجه انجام کارهای ملموس و واقعی است، اینکه من واقعا چه کار عملیای برای ساختن ایرانی بهتر میتوانم انجام دهم. یک مشکل بزرگ این است که ما در طول این سالها به دنبال راه حلهای فوری بودهایم نه دنبال راهحل های طولانی. ما تصوری از این نداریم که برای موفقیت جمعی گاهی باید راههایی را برویم که طولانیتر هستند و زحمت زیاد لازم دارند. ما باید بتوانیم برای تغییر بلندمدت کار کنیم و صفتها و خصوصیات لازم برای تعهد درازمدت را داشته باشیم. باید کارهایی انجام دهیم که بتواند این هدف را پیش ببرد… مثل نوشتن خاطرات روزمره و مستند کردن تفکرات و اتفاقات، مثل گروه کتابخوانی راه انداختن، فعالیتها منسجمتر داشتن، اینکه برویم با آدمهای دیگر حلقه بسازیم و ارتباط بگیریم. این باعث افزایش امیدواری جمعی می شود. چون هم خودمان احساس میکنیم که کار مفیدی کردهایم و هم آدمهای دیگر احساس میکنند و میبینند که کارهایی پایهای و اساسی در حال انجام شدن است.
آرش عزیزی، نویسنده و پژوهشگر میگوید:
به نظرم یک راه مفید برای افزایش امید اجتماعی این است که منافع مشترک اکثریت عظیم مردم ایران و این واقعیت را که همچنان شاهد موارد بسیاری از همبستگی بین مردم عادی هستیم یادآوری کنیم. تعلق قوی ملی ما از نقاط قوت ما است و باید و میتواند سنگ بنای آشتی وسیع اجتماعی شود.
(نام محفوظ)، فعال سیاسی از ایران میگوید:
تا انسان درد میکشد و زنده است و مطالبه دارد، «امید» هم وجود دارد و هیچ نیرو و قدرت سیاسی و فکری نمیتواند شاخصهای راستین امید را به صفر مطلق برساند. بنابراین، زمانی که از پدیدهای با عنوان «امید اجتماعی» صحبت میکنیم، سخن ما بیشتر متمرکز و محدود بر ظهور و بروز اجتماعی و فردی این مساله است و نه موجودیت آن.
تاریخ ایران گواه این حقیقت تلخ است که عموماً «امید» مولودی مبارک و واکنشی سازنده در برابر مصیبت و فاجعه و همزاد همیشگی وحدت و همبستگی و مقاومت بوده است. امید رفتار سینوسی دارد، اما پایان ندارد. «امید» اعم از انواع فردی یا اجتماعی، محصول روشنایی ذهن و نگرش شفاف و همهجانبه نسبت به پدیدههاست. امید در پرتو بینش رشد میکند و بینش، یعنی جهتگیری فکری. افزایش امید واقعی و نه واهی، بدون جهتگیری واقعبینانهای که موید ابعاد و زوایای رویدادها و ارزیابی دقیق شرایط پیچیده جامعهای باشد که دهههاست به ابربحرانهای ساختاری دچار شده، به دست نمیآید. به این نکته مهم باید توجه داشت که «ناامیدی» خیلی بهتر از «امید واهی» و دلخوشیهای هیجانی و زودگذر است. بنابراین، مهم است که افزایش امید توام با رعایت دادههای اطلاعاتی دقیق و ارتقای شاخصهای پایشیِ اعتمادآفرین صورت پذیرد تا دوام یابد و به «ضدامید» بدل نشود.
لادن برومند، از مؤسسین و مشاور ارشد بنیاد عبدالرحمن برومند میگوید:
من اولین گزارش حقوق بشری خود را در سال ۱۳۶۱ منتشر کردم که آن زمان از حقوق بهائیان، امرای ارتش، مهاجرین، دزدها و ... همه به یک نحو دفاع کردم. آن زمان افرادی که در ایران به این ارزشها اعتقاد داشتند تعداد کمی بودند. اما الان ببینیم چند نفر هستند؟ الان همه جامعه ایرانی و یا همه فعالان از حقوق بهائیان دفاع میکنند. این دستاورد کمی نیست. امید ما اینجاست. ما این همه راه آمدهایم و باید به این پیروزی افتخار کنیم. پس باید ادامه داد. میدانم کسانی که در ایران هستند با چه دشواری زندگی میکنند. اما روی تمام این پیروزیهاست که امید ما ریشه میگیرد.
پیام اخوان، وکیل بینالمللی و استاد دانشگاه میگوید:
به نظر من تقویت امید در افکار عمومی دو جنبه مهم دارد؛ یک جنبه آن آشنایی با هویت انسانی ما است. ما نباید ظرفیت خودمان را در مواجهه با ظلم و خشونت دست کم بگیریم. اگر به موضوع کرامت انسانی برگردیم، متوجه میشویم که مردم با توجه به مشکلاتی که دارند، میتوانند مبارزه مسالمتآمیز داشته باشند؛ یعنی اجازه ندهند که خشونت و تنفر به آنها تحمیل شود. ما بر اساس مبارزه مسالمتآمیز، بر اساس درک انسانیت مشترک است که به قدرت خودمان پی میبریم. آنهایی که سرکوب میکنند و خشونت میورزند، آدمها و سیستمهای ضعیفی هستند. مردی که زن و بچهاش را کتک بزند، مردی قویای نیست بلکه بزدل و ضعیف است. اگر ما این جنبه از قدرت و کرامت انسانی و ظرفیتهای بشردوستانهای را که در وجودمان هست بیابیم میتواند برای همگان امید ایجاد کند. این موضوع جنبه تاریخیای هم دارد. باید بدانیم که جریان تاریخ به سوی حقوق بشر، عدالت و جهانی شدن مسائل و آگاهی بیشتر مردم میرود.
مردم ایران بلوغ بیسابقهای را تجربه میکنند؛ اینکه مردان برای حقوق زنها، خواهران و مادرانشان مبارزه میکنند پدیده مهمی است که یکباره به وجود نیامده است. این انعکاسی از آگاهی بیسابقه مردم درباره اهمیت برابری زن و مرد است. با وجود اینکه در سطح جهانی دموکراسی هم ممکن است عقبنشینی کرده باشد، اما جریان تاریخ به سمت عدالت و آگاهی بیشتر و جهانیشدن مسائل از جمله حقوق بشر و مسائل محیطزیستی، پیش میرود. آنهایی که با این دید و جهانبینی فعالیت میکنند و تلاش میکنند که نظم و فرهنگ جدیدی را ایجاد کنند پیروز خواهند شد. این آگاهی هم جنبه دیگری از آن امیدی است که مردم باید داشته باشند.
محمود صباحی، جامعهشناس میگوید:
روی آوردن به همکاریها و مشارکتهای عمومی و کمک به تغییر درک مفهوم اخلاق در جامعه یکی از این راهها است. کلماتی چون آزادی و سیاست پیشتر به دلیل تعابیر غلطی که از آن ارائه شده باعث اختلاف شده بود. ما از طریق برانگیختن حس اعتماد در جامعه و دستیابی به همکاری و مشارکت عمومی میتوانیم امید جمعی را بالا ببریم. تا زمانی که با یکدیگر ملاقات و گفتوگو نکنیم و نسبت به یکدیگر پیشداوری داشته باشیم امیدی هم وجود نخواهد داشت. با ملاقات دیگری این امکان را پیدا میکنیم که چشماندازی مثبت از آینده داشته باشیم و بدانیم که یک نفر نیستیم، دو نفر نیستیم، ما همه هستیم و با مشارکت همگانی نه تنها میتوانیم سرنوشت خود را تغییر دهیم بلکه میتوانیم امید جمعی را هم در خود افزایش دهیم…برای همکاری جمعی این ضرورت وجود دارد که ما درکی مدرن از اخلاق و مفهوم اخلاق داشته باشیم. اخلاق یعنی با همزیستگی. اخلاق احکام نیست، باید و نباید و حلال و حرام نیست. زندگی اخلاقی یعنی اینکه بتوانیم کنار هم جمع شویم بدون اینکه برای یکدیگر تعیین تکلیف کنیم.