کافه گفتمان

جلسه سوم با موضوع: آرای سیاسی سِسیل لَبُرد، لیبرالیسم و نسبت آن با دین

در ابتدای جلسه سوم کافه گفتمان که ۲۱ مهر ۱۴۰۲ برگزار شد، علی پاپلی یزدی، پژوهشگر اندیشه سیاسی، به ارائه‌ای پرمحتوا از آرای سیاسی سِسیل لَبُرد، استاد نظریه سیاسی دانشگاه آکسفورد، پیرامون لیبرالیسم و نسبت آن با دین پرداخت.

*** نظرات مطرح شده توسط شرکت‌کنندگان در این برنامه نظرات و عقاید شخصی این افراد است و لزوماً بازتاب‌دهنده نظر گفتمان ایران نیست. ***

آقای پاپلی یزدی صحبت‌های خود را به قصد طرح آرای لبرد با ذکر یک پیش‌فرض و طرح چندین سوال آغاز کرد: «لیبرالیسم، فارغ از تفاوت‌هایی که بین نحله‌های مختلف آن وجود دارد، با یک ‌پیش‌فرض آغاز می‌شود: جامعه متشکل از افراد و گروه‌هایی است با عقاید و ارزش‌های متفاوت و بعضاً متضاد. به‌عبارتی، لیبرالیسم وجود پلورالیسم را پیش‌فرض می‌گیرد. حال، پرسش ساده و بنیادی این است که حاکمیت برای ادارهٔ جامعه چه موضعی باید در قبال تکثر عقاید داشته باشد؟ آیا تمامی عقاید باید آزاد باشند؟ اگر آزادی کامل یک عقیده به محدودیت عقیدهٔ دیگر منجر شود، آیا حاکمیت حق دارد برای نظام عقیدتی محدودکننده ممنوعیت‌هایی وضع کند؟ اگر شخص یا نهادی به‌ پیروی از عقیده‌ای دینی یا غیردینی‌ برخوردی تبعیض‌آمیز با یک فرد یا یک گروه داشته باشد، آیا حاکمیت حق دارد محدودیت‌هایی بر ضد آن عقیده اعمال کند؟». طرح چنین پرسش‌هایی در ابتدای جلسه سوم کافه گفتمان، از این جهت اهمیت داشت که یکی از پیش‌فرض‌های معمول در باب لیبرالیسم را به چالش می‌کشید؛ این پیش‌فرض که لیبرالیسم به معنی  خثنی‌بودن حکومت در قبال عقاید گوناگون است. اینْ همان باوری است که دکترین «جدایی کامل دین از حکومت» از آن به دست می‌آید. پاپلی یزدی عنوان کرد که از بین متفکران لیبرال معاصر، سسیل لَبُرد نقدهای جدی‌ای به این دکترین وارد کرده است.

 

در ادامه، وی مطرح کرد که «لبرد با معرفی روش تجزیه‌ دین (disaggregation) سعی دارد شرایط امکان ورود گزار‌ه‌های دینی به گفتمان حقوقی لیبرال را صورت‌بندی کند. پیش از لبرد، سنت لیبرالیسم بر این مبنا قرار داشت که مقوله‌ی دین صرفاً یکی از مقولات امر خیر (conceptions of the Good) است و وظیفهٔ سنت لیبرالی این است که عدم تعرض یک فهم از امر خیر بر فهم دیگر را تضمین کند.»

 

ایشان اضافه می‌کند که: «لبرد نشان می‌دهد که این فهم از دین توانایی حل معضلات حقوقی ناشی از تعارض دین با نهادهای اجتماعی را، در آن نوع از لیبرالیسم که بر جدایی تام دین و حکومت مبتنی است، ندارد. به‌عنوان‌مثال، فروشنده‌ای را در نظر بگیرد که با استناد به بند آزادی دین در متمم اول قانون اساسی ایالات متحده از فروش جنس به مشتری‌ای که با عقاید دینی او در تعارض است خودداری می‌کند. اقدام فروشنده اگرچه با اصل لیبرالی برابری انسان‌ها در تضاد است، اما بنا به بند آزادی دین در متمم اول، به‌لحاظ حقوقی فاقد اشکال است. اینجا لبرد یکی از مصادیق روش تجزیه را طرح می‌کند. لبرد استدلال می‌کند که دین به‌عنوان یک مقولهٔ کلی توجیه حقوقی ندارد. آن‌چه که به لحاظ حقوقی باید لحاظ شود نسبت گزاره‌های دینی با اصول لیبرالیسم است.»

 

علاوه بر بحث حقوقی صرف، لبرد استدلال می‌کند که گزاره‌های دینی برای آن‌که قابلیت ورود به گفتمان حقوقی لیبرال را داشته باشند باید به گزاره‌های قابل‌دسترس (accessible) و غیرقابل‌دسترس تجزیه شوند. منظور از گزارهٔ غیرقابل‌دسترس گزاره‌ای است که بر یک اصل ارزشی فاقد خصلت جهانشمولی استوار است. فی‌المثل گزارهٔ دینی «قتل نفس جرم است چون خلاف آموزه‌های مسیح است» گزاره‌هایی غیرقابل‌دسترس هستند، چراکه به‌راحتی می‌توان شخص یا اشخاصی را در نظر آورد که به پیش‌فرض‌های ارزشی ملحوظ در این گزاره‌ها باور نداشته باشند. اما گزارهٔ «قتل نفس جرم است، چراکه آدمی آن را به خود روا نمی‌دارد» گزاره‌ای است قابل‌دسترس. لبرد شرط بحث‌پذیری گزاره‌های دینی در سطح حقوقی را دسترس‌پذیری آنها می‌داند. گزاره‌های غیرقابل دسترس، در این دیدگاه، صرفاً در دایره‌ی مؤمنان باقی می‌مانند.

 

پاپلی یزدی ادامه می‌دهد که: «تفکیک گزاره‌های دینی به قابل‌دسترس و غیرقابل‌دسترس و تعیین جایگاه آن‌ها در گفتمان عمومی، کمک شایانی به‌ صورت‌بندی چالش‌های حقوقی ناشی از تضارب عقاید با نظام‌های حقوقی می‌کند. به‌عنوان‌مثال‌، بنا به روش لبرد می‌توان ادعا کرد که در نظام‌های حقوقی، چه لیبرال چه غیرلیبرال، با متکثرشدن ارزش‌ها، مشروعیت آن مفاد قانونی‌ای که بر ارزش‌های غیرجهانشمول استوارند با چالش روبه‌رو می‌شود. به‌عنوان‌مثال، در ایران حکم ارزشی «بی‌حجابی‌ بد است» با چالش رو‌به‌رو شده است. نظریهٔ لبرد راهی برای خروج از این چالش‌ها ارائه نمی‌کند، اما ابزار مفهومی لازم برای صورت‌بندی آن‌ها را فراهم می‌کند.»

 

در ادامه این جلسه٬ دیگر شرکت‌کنندگان به بیان آراء و نظرات خود پرداختند. یکی از شرکت‌کنندگان عنوان کرد که همانطور که هابرماس می‌گوید دین باید بتواند با زبانی سکولار سخن بگوید زیرا این زبان امکان مفاهمه متقابل بین دین‌باوران و دین‌ناباوران را فراهم می‌سازد.

 

شرکت‌کننده‌ای دیگر، با در نظر داشتن نکته فوق، عنوان کرد که برخی از نظریه‌پردازان معاصر اندیشه سیاسی، نظیر پل بیلینگهام، برآنند که دین‌باوران این حق را دارند که با زبان دینی خود به طرح مفاهیم مورد نظر خود بپردازند. چون در اکثر اوقات این مفاهیم برای همگان قابل فهمیدن هست، حتی اگر قابل قبول نباشد. چون حتی اگر با زبانی سکولار گفته شود هم می‌تواند چنین نتیجه‌ای در پی داشته باشد. اما محروم کردن عرصه عمومی از زبان دینی، که برای بخش احتمالاً بزرگی از شهروندان، جزئی طبیعی از زندگی‌شان است، نزدیک به انصاف نیست.

 

شرکت‌کننده‌ای دیگر با ذکر چالش‌هایی که حضور دین باوران در عرصه عمومی می‌تواند به همراه داشته باشد، عنوان کرد که به نظر می رسد دولت باید نقشی فعال در این زمینه بازی کند و داشتن نقشی منفعلانه و بی‌طرفانه، الزاما به نفع خیر عمومی نخواهد بود. از این رو دولت باید با رویکردهای افراطی برخی از گروه‌های دین‌باور مقابله کند و با تقویت گفتمان خیرعمومی، به گروه‌های مشتاق دین‌باور بیشتری یاری رساند که نقشی سازنده در عرصه عمومی ایفا نمایند.

 

در نهایت، شرکت‌کننده‌ای دیگر به چالش یکسان نبودن مفهومی که از «دین» مراد می‌شود اشاره و عنوان کرد که هر نوع صورت‌بندی‌ای باید بتواند گستره باورها و عملکردهای دین‌باوران از زمینه‌های مختلف را در نظر گیرد. در عین حال دین‌باوران نباید به عنوان گروهی چالش‌برانگیز، مستقل از دیگر بازیگران عرصه عمومی دیده شوند. قوانین عرصه عمومی نظیر عدم خشونت‌ورزی و عدم نفرت‌پراکنی بر همگان، فارغ از اینکه دین‌باور باشند یا خیر، یا متعلق به گروه‌های سیاسی راست یا چپ باشند، صادق و حاکم است.

 

سوالات دیگری نیز در طی این گفتگوها مطرح شدند که به برخی از آنها در طی صحبت‌ها پرداخته نشد. برخی از این سوالات عبارت بودند از: مکانیسم و راه اصلاح درونی گروه‌های دینی‌ای که ارزش‌ها و باورهای‌شان در تضاد با خیر عمومی است چه می‌تواند باشد؟ نقش رهبران ادیان در شکل‌دهی گفتمان پیشرو و میانه در میان جوامع دینی خودشان چه می‌تواند باشد؟ آیا دولت مدرن می‌تواند ضمن اینکه همزیستی مسالمت‌آمیز را گسترش می‌دهد، برای جلوگیری از ظهور گروه‌های افراطی نیز اقداماتی پیش‌دستانه و پیش‌گیرانه را دنبال نماید؟

 

سایت گفتمان ایران امیدوار است با ادامه برگزاری جلسات «کافه گفتمان» با محوریت موضوع دین، فضای مناسبی برای بررسی چنین سوالات مهمی فراهم شود تا با مشورت و همفکری ابعاد مختلف آن‌ها بررسی شود. در کافه گفتمان چهارم به بررسی فعالیت‌های گفتمان ایران در زمینه‌ی دین خواهیم پرداخت.