تکثرگرایی و ایران آینده
میگویند هیچ چیز به اندازه رنج مشترک انسانها را به هم نزدیک نمیکند. روایت دست اول رنجهای دیرینه و تبعیضها علیه گروههای مختلف اتنیکی و عقیدتی ایران موجب ایجاد همدلی و همراهی میان گروههای هر چه بیشتری از ساکنان این سرزمین شده و نیروی همبستگیسازی را به شکلهای مختلف نمایان کرده است. زیبایی این همبستگیها و وحدت و همدلی ایجاد شده از آن جهت که در بستر تلاش سیستماتیک برای ایجاد جدایی و اختلاف میان این گروهها و بیتوجهی گسترده به تکثر و تنوع موجود در کشور صورت میگیرد بسیار پر اهمیت نیز هست.
تنوع و تکثر ایران مایه غنا و زیبایی است اما متاسفانه نادیده گرفتن این تکثر و تلاش برای ایجاد همسانی نتیجهای جز جدایی گروههای مختلف از هم، رشد بذر بیاعتمادی و سست شدن پیوندهای اجتماعی نداشته است و زخمی بر بیشمار زخمهای ایران وارد کرده است که نیازمند توجه و درمان است. همانطور که تنوع در طبیعت و هنر آفریننده زیبایی است، تکثر در یک اجتماع نیز اگر ارج نهاده شود میتواند موجب خلق نیروهایی سازنده شود که نتیجهاش زیبایی، توسعه و پیشرفت خواهد بود. با در نظر گرفتن این عنصر مهم، هر گونه برنامهریزی برای آینده ایران بدون توجه به تکثر موجود بیثبات و ناپایدار خواهد بود. ضروری است رویکردی نسبت به ساخت آینده وجود داشته باشد که تکثر موجود را به چشم منبع عظیمی برای توسعه و سازندگی ببیند و برای استفاده از این منبع برنامهریزی مناسبی داشته باشد.
یکی از نتایج ارج نهادن به تکثر آن است که همگان فرصت خواهند یافت تا در فرایندهای اجتماعی مشارکت کنند و بدین طریق مجموعهای از تفکرات و باورها هم به خوانش و فهم دقیقتر جریانها و مسائل اجتماعی کمک میکند و هم نیروی قدرتمندتری را برای حرکت در مسیر توسعه میسازد. چه سعادتمند است اجتماعی که چنین تنوعی دارد و با چنین رویکردی از این سرمایه استفاده کرده و قوایی عظیم برای رفاه و سازندگی تولید میکند.
برای حرکت در این مسیر ضروری است ابتدا عناصر مخرب بر حفظ این تنوع را شناسایی و در جهت حذف آنها قدم برداریم. یکی از مهمترین قدمها در این مسیر تلاش برای حذف برچسبهایی است که با سوءنیت انتشار مییابند تا از گروههای مختلف دیگریسازی کنند. دیگریسازی موجب میشود که گروهها به واسطه عناوین و برچسبهایی که معمولا آنها را دشمن وطن و مردم مینامند، از یکدیگر فاصله گرفته، نسبت به هم بیاعتماد شوند، فرآیندی که در نهایت به از بین رفتن پیوندهای اجتماعی منجر میشود. از سوی دیگر حکومتها نیز به واسطه دیگریسازی گروههای مختلف را از امکانات محروم کرده و تبعیضهای بسیاری به آنان روا میدارند. دیگریسازی هزینههای بسیار سنگینی را به گروههای هدف این استراتژی و همچنین به کل اجتماع تحمیل نموده و موجب آسیبی به سرمایه اجتماعی شده که جبرانش به زمان، اراده و تلاش جمعی نیازمند است.
در چند دهه گذشته گروههای اتنیکی و دینی بسیاری در ایران رنج این تبعیضها را تحمل نمودهاند که برخی از آنها را از ابتداییترین حقوق شهروندیشان محروم ساخته، مسیر پیشرفت و ترقی آنان را دشوار نموده و محرومیتهای بسیاری را بر نسلهای متوالی آنان تحمیل کرده است. رفع تمامی تبعیضها و حذف برچسبها از همه این گروهها میتواند به پایان محرومیت چندین دهه اجتماع از پتانسیلها و تجربیات این گروهها کمک کند و همه آنان را به فرایند توسعه و سازندگی دعوت کند.
همانگونه که این محرومیتها و تبعیضها در طی دههها گسترش یافتهاند، رفع آنها و گسترش نگرشی که تنوع و تکثر را ارج نهد فرایندی است که نیازمند زمان و مشارکت جمعی است. در قدمهای اول این فرایند مشورت و گفتگو با مشارکت همه گروهها و شنیدن دقیق صدایشان بدون هیچ گونه پیش فرضی اهمیت بسیار دارد تا علاوه بر ترمیم پیوندها، همه در تعیین سرنوشت خود مشارکت داده شوند و حرکت به سمت آیندهای ضامن رفاه و سعادت جمعی با اطمینان بیشتری صورت گیرد.